کنعان دلم...
یوسف مصری نمی آید به کنعان دلم...
باز سر را میگذارد غم به دامان دلم
بی حضور دستانت ببین یعقوبوار...
مانده ام امشب دوباره زیر باران دلم
خوب میدانی زلیخای جنون با من چه کرد...
پاره شد در ماتم عصمت گریبان دلم
نوح من... خاصیت عشقست امواج بلند...
کشتیت را بشکن و بنشین به طوفان دلم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی