احساس مادرانه
میلاد یکی کودک شکفتن گلی را ماند چیزی نادر به زندگی آغاز می کند با شادی و اندکی درد روزانه به گونه ای نمایان برمی باید بدان ماند که نادره نخستین است ونادره ی آخرین ... مارگوت بیگل ...
نویسنده :
مامان نینی
14:31
خدایا ... دست پرامده ام ... دستى پرازگناه... چشمى پرازامید...
آرزویی کن شاید بزرگترین آرزویت کوچیکترین معجزه اش باشد.... رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَار رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِکَ وَلاَ تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّکَ لاَ تُخْلِفُ الْمِیعَادَ پروردگارا، گناهان ما را ببخش و زشتی های ما را بپوشان و ما را با نیکان قرار ده. پروردگارا، آنچه توسط پیامبرانت به ما وعده داده ای به ما مرحمت فرما و ما را در قیامت خوار مساز، که البته تو خلاف وعده انجام نمی دهی ای مطلع بر حقایق ای مهربان بر خلایق عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر و بر عیب های ما مگیر که تو قوی و ما حقیر از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا ...
نویسنده :
مامان نینی
23:52